21 مهر 1404 | ٢١ ربيع الآخر ١٤٤٧

شناسه: 206774

19 مهر 1404 15:52

بازدید: 27

دیدگاه: 0

ارسال توسط:

قهرمان وطن برگشت؛

آخرین بار سرش را پایین انداخت و سریع رفت، اصلاً پشت سرش را نگاه نکرد... انگار می‌دانست دیگر برنمی‌گردد این جملات، بخشی از روایت حوا پاسندی، همسر سردار شهید محمدهاشم سلطانی، از آخرین دیدار با همسرش است.

خانم پاسندی با بیان اینکه شناسایی پیکر همسرش پس از سال‌ها، هم شادی و هم غم را برایش به ارمغان آورده است، اظهار کرد: خوشحالم که دیگر از چشم به راهی درآمدیم، اما از این هم خوشحالم که سلطانی نیست ولی امیدم است.

وی از علاقهٔ فراوان شهید سلطانی به شهادت و امام خمینی(ره) یاد کرد و افزود: خیلی عاشق شهادت و امام بود همیشه نماز می‌خواند و بچه‌ها را تشویق می‌کرد که وضو بگیرند و پشت سرش بایستند بعد از اتمام نماز، از بچه‌ها می‌خواست که برایش دعا کنند و خودش هم دعا می‌کرد که خدایا شهادت نصیب من کن.

همسر شهید سلطانی با اشاره به واکنش‌های متفاوت فرزندانش به این آرزوی پدر، گفت: یکی از بچه‌ها جواب نمی‌داد، چون متوجه نمی‌شد که شهادت یعنی چه اما یکی دیگر از فرزندانش بلند می‌گفت آمین، چون معنای شهادت را درک نمی‌کرد.

خانم پاسندی از رفتارهای خاص شهید سلطانی در آخرین دیدارها با خانواده‌اش گفت: روز آخر جبهه زیاد می‌رفت انگار دیگر می‌دانست که دیگر برنمی‌گردد آخرین بار که می‌خواست برود تا نصفه‌های کوچه ما آمد سرش را پایین انداخت پایین و خیلی سریع رفت.

همسر شهید با بغض ادامه داد: دختر بزرگم همان جا دم در دراز کشید و گفت بابا دیگه برنمی‌گردد به دخترم گفتم این چه حرفی است، پدرت مسافر است و باید دعا کنیم برگردد، از رفتنش معلوم بود که این آخرین سفر است.

همسر شهید سلطانی با اشاره به انتظار طولانی‌مدت خود و فرزندانش، گفت: هنوز که هنوزه منتظریم بچه‌ها منتظرند الان هم که پیکرش برگشته می‌خواهیم استخوان‌هایش را ببینیم شاید آرامش پیدا کنیم.

پیکر سردار شهید محمدهاشم سلطانی دوشنبه به گلستان منتقل شده و مراسم تشییع آن پنجشنبه برگزار خواهد شد.

انتهای خبر/

منبع خبر : رادکانا

نظرات