گروه : یادداشت ها/ سیاسی/

باید بپذیریم که در یک نبرد مداوم بین تن و روان؛ بین حق و باطل؛ مبارزه سرسختانه بین شیطان درون و بیرون با پاکیها؛ بین جبهه ظالم و طرفداران عدالت وجود دارد.
به گزارش سرویس سیاسی رادکانا: علی منصوری در یادداشتی با عنوان «در کدامین میدان نبردیم» نوشت: انسان موجودی است کمالخواه، لکن بعضی کمال را در رسیدن به مظاهر مادی میبینند و همت خود را معطوف، به دست آوردن آن میکنند و بعضی دیگر کمال را در رسیدن به ارزشهای انسانی میدانند. لذا سبک زندگی این دو باهم متفاوت خواهد بود و مجموعه رفتارهای فردی و اجتماعی آنان، فارغ از قضاوتهای مثبت و منفی آن؛ برآمده از نگرشها، و باورها درونی آنها است. نوع رفتار و سبک زندگی آنان، بیانگر هویت و شخصیت آنان میباشد، در حقیقت سبک زندگی هر فرد برآمده از منظومه فکری او است که در اعمال و رفتارش ظاهر میشود.
در یک بازتعریف ساده از سبک زندگی میتوان گفت؛ شخصیت فردی واجتماعی هر انسان مرهوناندیشه اوست؛ آنچه میاندیشد عمل میکند و عمل او برخواسته از اندیشه اوست و قضاوت اجتماعی در پی رفتار او مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بنابراین لزوماً زندگی سالم نیازمند به داشتن اندیشه و باور سالم است. این باورها و اعتقادات ذهنی سالم است که پایه و بنای رفتاری را در زندگی قوام بخشیده و فرد را وادار به اتخاذ تصمیم مثبت و یا منفی میکند.
اگر پایههای اندیشه انسان نسبت به جهان هستی، آن را هدفمند بداند سبک زندگی او علاو بر هدفمندی در رفتار و گفتار، نسبت به خانواده و اجتماع مسئولانه خواهد بود و تابلوی تمام نمای زندگی او منطبق بر عقل سلیم است.
و اگر برداشت فکری او از جهان هستی مادیگرایانه و بیهدف باشد سبک زندگی او باری به هرجهت، بیهدف و خلاصه شدن در لذتهای زودگذر خواهد بود به فرموده امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام: (مردم سه دستهاند، دانشمند الهى، و آموزندهاى بر راه رستگارى، و پشّههاى دست خوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، كه به دنبال هر سر و صدایى مىروند، و با وزش هر بادى حركت مىكنند، نه از روشنایى دانش، نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند.) در پایان به این نکته باید اذعان داشت؛ مشکلات و گرفتاری بشریت امروز در دنیای پیشرفته و عصر جاهلیت مدرن، گرفتار شدن وی در زنجیره تن است. به قول سعدی علیه رحمه که میگوید:
اگر این درندهخویی ز طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
برادر و خواهرم باید بپذیریم که در یک نبرد مداوم بین تن و روان؛ بین حق و باطل؛ مبارزه سرسختانه بین شیطان درون و بیرون با پاکیها؛ بین جبهه ظالم و طرفداران عدالت وجود دارد. در کدامین جبهه قرار داریم؟ آیا در میدان عقل و خرد و منطق و فطرت پاک و حیات طیبه عالمانه توام باآیندهنگریِ منتج به سعادت. و یا در میدان غیرعالمانه و وابسته با مظاهرمادیگرایانه و طفیل تفکر نفسانی شدن! .
الگوهای میدان اول؛ انبیاء، اولیاء، دانشمندان، فرهیختهگان، آزادمردان و آزاده زنان نیکاندیش و نیک سرشتی که معیارشان خداست و در میدان دوم صاحبان قدرت شیطانی، شهوت پرستان زر و زور و تزویر و همه کسانی که زندگی را در خوردن و خوابیدن و تبعیت از هوای نفس میدانند. و به فرموده قرآن: (مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ... كسى كه هواى خویش را معبود خود قرار داده... ) لذا مولود هوای نفس؛ ظلم به خود ودیگران، جایز دانستن اسراف در زندگی فردی و اجتماعی است.
بطور قطع و یقین پیروی از هوس موجب حجاب عقل ومانع شناخت حق از باطل میگردد و امالفساد همه بدیها هوا و هوس است.
تمایل و تمکین از میل درونی و مطیع هوس بودن بمانند رانندگی در سراشیبی جاده پر پیچ و خم برفی و یخبندانی است که نتیجه آن جز سقوط در پرتگاهی بیانتها نیست. لذا تأثیرپذیری از زندگی غربی، آغاز سراشیبی جاده، در زندگی فردی و یا اجتماعی است، به معنی گسسته شدن از اصل خویشتن خویش، از ایرانی بودن و اسلامی زیستن و باورها فرهنگی خود است. آنچه به نظر میرسد مطلوبترین راهبردهای زندگی سالم شامل:
* تلاش در جهت آشنایی با روشهای سبک زندگی اسلامی ایرانی و پرهیز از خود تحقیری فرهنگی در جامعه
* احیای فرهنگ خود باوری و اصلاح سبک زندگی و تقویت آن در جامعه
* اصلاح رفتاری در زندگی فردی واجتماعی، پرهیز از اسراف، تجملگرایی، چشم و هم چشمیهای غیر عقلانی....
* ترویج فرهنگ کار وتلاش در خانواده بجای تن پروری
* پرهیز از فرهنگ وارداتی و سبک زندگی آنها و اهتمام به ارزشها در خانواده برای سلامت زندگی فردی و اجتماعی
انتهای پیام/
نظرات